نویسنده «ملت عشق»: رهاورد کرونا برایم اضطراب و بلاتکلیفی بود
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۳۳۱۲۰
الیف شافاک نویسنده معروف تُرک تبار است که ۴۹ سال پیش در استراسبورگ فرانسه متولد شد. از این نویسنده پرفروش تاکنون ۱۹ کتاب منتشر شده که ۱۲ تای آنها رمان هستند؛ آخرین رمان او، ۱۰ دقیقه و ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب (۲۰۱۹)، به فهرست نامزدهای نهایی جایزه بوکر راه یافت و کتاب سال بلکول شد. رمان ملت عشق به قلم او هم که در ایران حسابی پرطرفدار است موفق شد راه خود را به فهرست بیبیسی از ۱۰۰ رمانی که به جهانمان شکل دادند، باز کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آثار شافاک تاکنون به ۵۵ زبان مختلف ترجمه شدهاند که فارسی یکی از آنهاست. آینههای شهر، شپش پالاس، ملت عشق، شرافت، مرید معمار و حرامزاده استانبول از جمله رمانهای معروف این نویسنده هستند که تاکنون با ترجمههای مختلف و توسط نشرهای گوناگون روانه بازار کتاب ایران شدهاند.
شافاک که مدرک دکترای علوم سیاسی دارد و در دانشگاههای ترکیه، آمریکا و انگلیس تدریس میکند، یکی از حامیان فعال برابری و آزادی بیان است و سیاسینویسی بخشی از حرفه اوست. این نویسنده پرآوازه ترک در رمان جدیدش که جزیره درختان گمشده (The Island of Missing Trees ) نام دارد، از قبرس و التهاباتش مینویسد و در روایتی که کاراکتر اصلی آن یک درخت است، به موضوعاتی چون خشونت، فقدان و عشق میپردازد.
شافاک در یک مصاحبه جدید با روزنامه گاردین از این رمان گفت و از تجربهای که از نوشتن در دوران شیوع کرونا و قرنطینه داشت. وی با اشاره به این که مدتها بود میخواست از قبرس بنویسد، گفت: در بین اروپاییان، قبرس هنوز پایتختی دو پاره دارد؛ از سال ۱۹۷۴ میلادی مرزی که در جریان درگیری نظامی در نیکوزیا کشیده شد، جمهوری قبرس را از قبرس شمالی جدا کرد و ترکیه تنها کشوری است که امروز قبرس شمالی را به رسمیت میشناسد. با وجود این که مردمان بسیاری به این منطقه سفر میکنند، چیز زیادی درباره آن نمیدانیم.
دلم میخواست درباره این منطقه مورد مجادله بنویسم اما جراتش را نداشتم تا این که به کاراکتر درخت رسیدم و جراتش را پیدا کردم. این درخت که ماهیت مونث دارد، به من شانس آن را داد تا ورای قبیلهگرایی، ملیگرایی و دیگر درگیریهای بدیهی نگاه کنم. این درخت همچنین به من این فرصت را داد به ریشهها فکر کنم، هم در مفهوم استعاری آن و هم در معنای واقعی.
نویسنده ملت عشق دوران قرنطینه و خانهنشینی را در لندن گذراند. وی درباره این که مجبور شد تنها به واسطه قدرت تخیلش درباره قبرس بنویسد، میگوید: در ابتدای شیوع کرونا، چند توییت از ناشران دیدم که گفته بودند بودن در قرنطینه خیلی برای نویسندگان فرق نمیکند چون آنها همیشه در خانه کار میکنند و خواه ناخواه منزوی هستند.
اما تجربه من از روزهای خانهنشینی به هیچوجه چنین نبود. یک نویسنده از آنچه بر جهان میگذرد جدا نیست. در حالی که مردم آن بیرون جان خود را از دست میدهند حتی اگر پشت میز کارت هم نشسته باشی از خودت میپرسی آیا این کاری است که الان باید انجام دهم؟ آیا پیدا کردن بهترین تشبیه برای داستان، واقعا الان اهمیت دارد؟ این یک مساله اگزیستنسیالیستی است. در مدت قرنطینه با یک دنیا اضطراب و بلاتکلیفی دست و پنجه نرم میکردم، میخواهم این احساسات منفی را قبول کنم و دوست ندارم تظاهر کنم همچین حسی نداشتم و ندارم.
با این وجود شافاک با مفهوم جدایی چندان بیگانه نیست. او بیش از یک دهه قبل پس از آن که برای رمان حرامزاده استانبول دادگاهی شد، همراه همسر روزنامهنگار و دو فرزندش به لندن مهاجرت کرد. این نویسنده درباره تجربهای که از تبعید خودخواسته داشت، میگوید: زیاد به تعلقات و خانهام در وطن فکر میکنم. اما این که جسمتان در جایی نباشد به این معنا نیست که فکرتان هم پیشش نیست. گاهی اوقات از لحاظ روحی و احساسی حتی به آن مکان وابستهتر میشوید. در تبعید بودن غمانگیز است.
شافاک در سال ۱۹۷۱ در شهر استراسبورگ فرانسه یعنی جایی که پدرش دانشجوی دکتری فلسفه بود، متولد شد. اما وقتی پدر و مادرش از هم جدا شدند، همراه مادرش به آنکارا برگشت و از ۵ تا ۱۰ سالگی نزد مادربزرگش بزرگ شد. وی در این باره میگوید: آن زمان طلاق گرفتن چندان مرسوم نبود. اما چیزی که از این هم غیرمعمولتر بود این است که مادربزرگم به مادرم اصرار کرد به دانشگاه برگردد و کار کند. معمولا (در جامعه آن زمان ترکیه) زنان مطلقه بلافاصله دوباره شوهر داده میشدند چون خانوادههاشان آنها را در خطر میدیدند و کسی را میخواستند که از دخترشان محافظت کند.
مادر الیف هیچگاه دوباره ازدواج نکرد اما پدرش یک زن فرانسوی گرفت و دو پسر به دنیا آورد، برادرانی که این نویسنده تا بعد ۲۰ سالگی هیچگاه ملاقاتشان نکرد. وی درباره ارتباطی که با پدرش داشت، به خبرنگار گاردین گفت: خیلی از من دور بود. زیاد نمیدیدمش. هیچ عکس دوتایی با هم نداریم. خشم داشتم و خیلی طول کشید تا بتوانم با آن کنار بیایم. شاید چیزی که بیشتر از همه اذیتم میکرد این بود که پدرم در رفتار با من کوتاهی میکرد، اما برای پسرانش پدری فوقالعاده و برای دانشجویانش استاد خوبی بود. برای یک مدت طولانی حس طردشدگی و فراموش شده بودن داشتم.
گاردین مینویسد: آیا این نیاز به دیده شدن بود که شافاک را به مسیر نویسندگی سوق داد؟ با هر استانداردی که بسنجیم، او در حرفهاش خیلی خوب ظاهر شده است؛ جوایز متعدد دریافت کرده، کتابهای پرفروشش به ده ها زبان مختلف ترجمه شدهاند و سخنرانیهای انگیزشی او میلیونها بازدید دارند.
شافاک درباره این که چطور نویسنده شد، توضیح داد: داستاننویسی را وقتی خیلی جوان بودم شروع کردم نه بخاطر این که میخواستم نویسنده شوم، بخاطر این که فکر میکردم زندگی خیلی خسته کننده است. برای آن که عقلم را از دست ندهم به کتابها نیاز داشتم. برای من، سرزمین قصهها خیلی رنگارنگتر و فریبندهتر از دنیای واقعی بود. میل به نویسندگی در من از بعد ۲۰ سالگی ایجاد شد.
این نویسنده که بسیاری او را معروفترین نویسنده زن ترکیه میدانند در پاسخ به این سوال که چرا تصمیم گرفت به زبانهای مختلف بنویسد، گفت: دائما چیزهای کوچکی به زبان انگلیسی مینوشتم اما آنها را برای خودم نگه میداشتم چون صدای درون ذهنم ترک زبان بود. اما در برههای از زمان که برای تدریس در دانشگاه به آمریکا رفته بودم، دلم را به دریا زدم و این کار باعث شد حس آزادی کنم. هنوز هم ابراز رنج و تمایل به زبان ترکی برایم راحت تر است و طنزنویسی به زبان انگلیسی. مثلا برای کلمه irony (وارون نمایی) در زبان ترکی معادلی نداریم.
رمان جزیره درختان گمشده به قلم شافاک ۵ اوت ۲۰۲۱ (۱۴ مرداد ۱۴۰۰) توسط انتشارات پنگوئن چاپ و روانه بازار خواهد شد.
برچسبها ادبیات جهان ویروس کرونا نویسنده کتاب ترکیهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: ادبیات جهان ویروس کرونا نویسنده ادبیات جهان ویروس کرونا نویسنده کتاب ترکیه ملت عشق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۳۳۱۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با این راهکار استرس را از خود دور کنید
آفتابنیوز :
وقتی با یکی از دوستانتان در مورد مشکلات و نحوه حل آنها درد دل کرده و مشکلاتتان را تقسیم میکنید، باعث کاهش اضطراب شده و این تجربه در سطوح مختلف از نظر روانی رضایت بخش است. برای شروع، همانطور که همه ما از این چند سال اخیر بسیار آگاه هستیم، رویدادهای جهانی مانند بیماریهای همه گیر و جنگها میتوانند فوق العاده اضطراب آور باشند.
وقتی زمانی را صرف بحث در مورد راه حلهای بالقوه مواجه شدن با مشکلاتتان میکنید، دارای حمایت عاطفی شده و نوعی امنیت روانی دریافت میکنید. این عمل حتی اگر در حد حرف زدن بوده و طرف مقابل هیچ اقدام عملی برای کمک به شما انجام ندهند نیز میتواند آرامش بخش و مفید باشد.
علاوه بر این، اگر این گفتگو را با یک دوست صمیمی داشته و در مورد چگونگی حل مشکلات با یک دیگر هم عقیده باشید، این تجربه به تقویت رابطه شما نیز کمک خواهد کرد. به نوعی، شما از مزایای شناخته شده تقویت دوستی لذت میبرید
بنابراین، اگر مکالمه با یک دوست به شما این حس را بدهد که شما و وی جهان بینی یکسانی دارید، احتمالاً با احساس نزدیکی و تعلق خاطر رضایت بخشی مواجه خواهید شد. علاوه بر این، بیان ارزشها و باورهای سیاسی خود و تایید آنها توسط دوستتان، میتواند به تقویت حس اعتماد به نفس شما کمک کند.
روانشناسان این پدیده را شفافیت خود پنداره مینامند که برای عزت نفس و کاهش اضطراب و افسردگی شما خوب است. توصیه میشود اگر این بار دچار مشکلات متعددی شده و نمیدانید باید چه کنید، با یک دوست معتمد، درد دل کنید. حداقل مزیت این عمل، بهتر شدن حال شماست.
منبع: خبرگزاری ایسنا